1. Home
  2. اکوسیستم کارآفرینی
  3. ایده استارتاپی

ایده استارتاپی

چطور به یک ایده ی استارتاپی عالی برسیم؟

اولین فکری که با شنیدن اسم شرکت و ایده ی استارتاپی به ذهن‌تان خطور می‌کند چیست؟ یک شرکت نوپا که چند جوان نه چندان باتجربه تأسیسش کرده‌اند و هنوز چم و خم کار را بلد نیستند؟! اینکه مگر می‌شود ایده را اجرایی کرد؟ چطور باید روابط بین فردی را مدیریت کرد؟ در نهایت این‌که مگر می‌شود به پول و درآمد قابل قبول رسید؟!

شاید بعضی از پیش‌فرض‌ها درباره تعداد زیادی از شرکت‌های تازه ‌تأسیس درست باشند. ولی باید بدانید اولین چیزی که یک استارتاپ موفق را از بقیه‌ی استارتاپ‌ها متمایز می‌کند، ایده ی اولیه آن استارتاپ است. یک ایده ی استارتاپی خوب یا عالی، ویژگی‌هایی دارد که باعث می‌شود از همان ابتدا بشود درباره آینده موفقش حدس‌هایی زد. البته همه قادر به دیدن آن آینده نیستند. فقط کسانی می‌توانند پیشگویی درست انجام دهند که خودشان هم ذهنی شبیه آن ایده‌پرداز داشته باشند. با استارتاپ استودیوی تک‌مانو همراه باشید تا در این‌باره مطالبی را مرور کنیم.

ایده استارتاپی چیست

یک ایده ی استارتاپی عالی چه ویژگی‌هایی دارد؟

ایده ی استارتاپی، فکر اولیه و جرقه‌ی انجام یک کسب و کار، ارائه خدمات یا تولید و ساخت محصول است که می‌تواند کاملا ناب و بکر هم نباشد. می‌پرسید پس چطور می‌تواند عالی باشد؟ رمز موفقیت و نقطه عطف یک ایده ی موفق، در نحوه‌ی اجرا و نگرش مجریان آن نهفته است. وقتی مدیر یک کسب و کار، ذهنی باز و خلاق داشته باشد، می‌تواند از کوچک‌ترین فرصت‌ها به نفع کسب و کار استفاده کند. چنین مدیری با انجام تغییراتی کوچک در ایده‌های دیگر، می‌تواند یک ایده ی جدید تولید کند. به این ترتیب کسب و‌ کار خود را به کسب و کاری متفاوت تبدیل نماید.

بررسی تعداد زیادی ایده ی استارتاپی نشان می‌دهد اکثر این ایده‌ها تکراری هستند که در مناطق مختلف دنیا اجرا شده‌اند و عملا می‌شود گفت تازگی ندارند. ولی وقتی یک ایده‌پرداز با یکی از آن ایده‌ها روبه‌رو می‌شود آن را با توجه به نیازها و سلایق کشور و منطقه مقصد بومی‌سازی می‌کند. به این ترتیب به جای این که از همان ابتدا با یک پروژه شکست خورده روبه‌رو باشیم، با یک ایده ی آینده‌دار طرف هستیم. این ایده از قدم اول، پایش را جای محکمی گذاشته و پیش‌بینی‌های لازم را به عمل آورده است.
نکته‌ی دیگر این است که یک ایده ی استارتابی عالی، علاوه بر این که باید از ذهنی خلاق سرچشمه بگیرد، نیازمند شهامت و جسارت عوامل اجرایی هم هست. کسانی که بتوانند با چالش‌ها مواجه شوند و منتظر شانس و اقبال و پیشامدها ننشینند. چنین افرادی بعد از یافتن ایده ی اولیه که قابلیت تبدیل شدن به یک کسب و کار موفق را دارد، همه‌ی تلاش خود را برای رسیدن به هدف به کار می‌بندند. به قول اسکار وایلد: ایده ای که در آن ریسک نباشد، اصلا ارزش ایده نامیده شدن ندارد.

یافتن ایده ی استارتاپی با الگوگیری از دیگران

اولین گام در پیدا کردن ایده ی استارتاپی، مشاهده و مطالعه سایر ایده‌های استارتاپی موفق است. با این کار ذهن با انبوهی از ایده‌های متفاوت مواجه می‌شود که مسیر ایده تا اجرا را با موفقیت طی کرده‌اند. در آن صورت می‌توان با کنکاش ذهنی و با به کار بستن تکنیک‌هایی و با کمک گرفتن از دانش و تجربیات مختلف، از دل همان ایده‌های تکراری به ایده‌های جدید رسید. تکنیک‌هایی که غالبا در روند الگوگیری از ایده‌های موفق مورد استفاده قرار می‌گیرد، به شرح زیر است:

  • جایگزینی: جایگزین کردن بخشی از ایده با فعالیت، محصول یا مواد دیگر.
  • ترکیب کردن: ترکیب ایده با یک ایده دیگر، ترکیب محصول با محصولی دیگر و موارد مشابه.
  • انطباق: تطبیق و هماهنگی محصول با محصولی دیگر.

 

ایده استارتاپی عالی

 

یک ایده ی استارتاپی چگونه شکل می‌گیرد؟

  • اصلاح: اصلاح کردن بخشی از محصول یا کاربرد آن، برای اثربخشی بیشتر یا پاسخ‌دهی به نیازی دیگر.
  • کاربردهای دیگر: کاربرد محصول در بستری دیگر یا برای استفاده توسط افرادی دیگر که تاکنون استفاده نشده.
  • حذف: حذف بخشی از محصول برای کوچک‌تر، سبک‌تر و ساده‌تر کردن آن.
  • معکوس کردن: به هم زدن ترتیب فرایندها یا معکوس کردن آن‌ها برای نتیجه بهتر یا متفاوت گرفتن.

یافتن ایده ی استارتاپی با کمک خلافیت ذهنی

یکی دیگر از راه‌های یافتن ایده ی استارتاپی ، کمک گرفتن از خلاقیت و نوآوری ذهنی است. یک ذهن خلاق وقتی با یک مشکل مواجه می‌شود، به دنبال ایده‌ای می‌گردد که بتواند آن مشکل را حل کند. چنین ایده ای قابلیت تبدیل شدن به یک کسب و کار بزرگ را دارد و اگر جدی گرفته شود، می‌تواند از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل گردد.

تکنیک اول: چه می‌شود اگر…

در این تکنیک، پیش‌فرض‌های ذهنی در هنگام ایده‌پردازی کنار گذاشته شده و تلاش می‌شود از زاویه‌های مختلف و حتی دور از ذهن به موضوع و مساله نگاه شود. می‌شود گفت به نوعی طوفان ذهنی برپا می‌شود تا ذهن بتواند خارج از همه چارچوب‌های معمول، به ایده‌های متفاوت دست یابد. در این مرحله، اصلا به قابل اجرا بودن و نبودن ایده، توجهی نمی‌شود. صرفا باید ایده‌پردازی کرد و بعد به دنبال پیدا کردن راه‌های عملیاتی کردن ایده بود.

در این تکنیک با سوال «چه می‌شود اگر…» ایده‌پردازی شروع می‌شود. به عنوان مثال: چه می‌شود اگر پاک‌کن مایع باشد؟ چه می‌شود اگر پاک‌کن بعد از قرار گرفتن بر سطح کاغذ و برداشته شدن از روی آن، اثر پاک‌کنندگی خودش را داشته باشد؟ چه می‌شود اگر پاک‌کن خوردنی باشد؟ و سایر موارد.
اگر دقت کنیم پیش از این، ایده‌پردازی‌های مشابهی به تولید ظروف خوردنی که نیاز به شستشو را برطرف می‌کنند و نیز تولید ظروف یکبار مصرف انجامیده است. در حالی‌که قبل از این‌ها، حتی تصور تولید چنین محصولاتی بسیار دور از ذهن عموم مردم بوده است.

تکنیک دوم: بیان نکات مثبت و منفی یک ایده

برای پیدا کردن ایده ی استارتاپی در این تکنیک، ایده‌پرداز می‌تواند متوجه نکات مثبت یک ایده شود. با توجه به آن نکات، نسبت به تکمیل ایده، بهبود آن و نیز روش‌های اجرایی کردنش، خیال‌پردازی کند. مثلا اگر بنا باشد فقط شلوار جین در دنیا وجود داشته باشد، این موضوع چه نکات منفی و مثبتی به دنبال خواهد داشت؟

ویژگی های ایده استارتاپی

جمع‌بندی

یافتن ایده ی استارتاپی موفق به خلاقیت، شهامت و جسارت نیاز دارد. چنین ایده‌ای لزوما یک ایده بکر نیست. کافی است در روندها، فرایندها یا کاربردهای یک ایده‌ی دیگر، تغییراتی به وجود آورد تا تبدیل به ایده‌ی جدیدی شود. در این راه، ایده‌پردازان از تکنیک‌های مختلفی استفاده می‌کنند تا ذهن‌شان نگرش تازه‌ای به مسائل پیدا کند. در این صورت می‌توانند چاره‌جویی‌های جدیدی برای حل مشکلات بیابند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *