1. Home
  2. مهارت های مدیریتی
  3. 10 نکته مهم در رابطه با مدیریت کسب و کار

10 نکته مهم در رابطه با مدیریت کسب و کار

مدیریت کسب و کار

مدیریت کسب و کار یکی از مهم‌ترین قسمت‌های کاری هر سازمان به شمار می‌رود. شاید برای بسیاری از مدیران ارشد و صاحبان مشاغل یا بنگاه‌های اقتصادی دانش مدیریت صحیح بسیار مهم و کارآمد باشد. علم مدیریت هم درست مانند دیگر علوم اجتماعی و روانشناسی نیازمند مطالعه و تحقیق زیادی است. اگر شما هم برای شغل و سمت خود دارای چشم‌اندازی طولانی مدت هستید، پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را تا انتها خوانده و نکات آن را به دقت در مسیر کاری خود به کار بگیرید. این ۱۰ نکته در مورد مدیریت کسب و کار می‌تواند در سیستم کاری و کاریزماتیک کاری شما اثر بسزایی داشته باشد و شما را در این مسیر به خوبی راهنمایی کند.

مدیریت کسب و کار یک علم بسیار پیشرفته است.

رهبران بزرگ تجاری

مدیریت کسب و کار از جمله مهم‌ترین استراتژی‌های هر سازمان یا نهاد مالی در نظر گرفته می‌شود. رهبر بزرگ تجارت کسی است که بتواند به تیم خود انگیزه دهد و بهترین روش‌های مدیریت تجارت را دنبال کند. مدیریت کسب و کار فرایندی است که طی آن، شرکت کارمندان خود را وادار می‌کند تا با کمترین تلاش و با استفاده از منابعی که در اختیار دارند‌ بیشترین نتیجه را به دست آورند.

برای رسیدن به این درجه از بهبود کاری و شرایط ایده‌آل باید مطالعه کنید و بهترین روش‌ها را برای ایجاد یک فرهنگ از نظر سازمانی بدست آورید.(نکاتی درباره‌ی فرهنگ سازمانی) بر اساس کار پاتریک لنسیونی، پرفروش‌ترین نویسنده 10 کتاب مدیریت بازرگانی، شما با 10 روش مدیریت کسب و کار که در این مقاله به آن اشاره شده می‌توانید یک تجارت سخت و ناممکن را به یک سیستم کارآمد و با سوددهی بالا تبدیل کنید که در آن کارکنان برای تولیدی مناسب با اشتیاق کار کنند.

1. کارگران را ترغیب به کار کنید.

در مدیریت کسب و کار موضوع مهم دیگر ترغیب افراد به کار مفید است. کارگران غریبه، انگیزه‌ای برای انجام کار خود ندارند. تنها چیزی که برایشان مهم است دریافت فیش حقوقی و پیشبرد منافع خودشان است. اولین کاری که یک مدیر باید انجام دهد این است که دریابد چگونه کارکنان خود را به آیندۀ کاری شرکت علاقه‌‎مند کند. کارگران متعهد نه تنها از اشتیاق و بهره‌وری بالاتری برخوردار هستند، بلکه آن‌ها همچنین منفعل‌تر می‌شوند و مسئولیت عملکرد خود را به عهده می‌گیرند. این کارکنان حتی استعدادهای تازه‌ی خود را نیز به شرکت معرفی می‌کنند. این موضوع هم بخشی از مدیریت کسب و کار محسوب می‌شود.

2. سیستم تشویق و دریافت پاداش برای تلاش داشته باشید.

در مدیریت کسب و کار هیچ‌کس دوست ندارد کار او شناخته نشده باقی بماند. شناخت تلاش و دستاورد‌های مهم با تشکر از کار خوبی که انجام داده‌اند باعث می‌شود کارکنان احساس ارزش بیشتری بکنند. این موضوع می‌تواند آن‌ها را تا حد زیادی ترغیب به تلاش بیشتر کند. چرا که تمامی تلاش‌های آن‌ها به صورت کامل در نظر مدیران دیده می‌شود. در این بخش به نظر می‌رسد که دریافت پاداش یک نکته‌ی واضحی است، اما اغلب آموزش دهندگان مدیریت کسب و کار، تأثیر مثبت قدردانی را نادیده می‌گیرند. حتی برخی از مدیران ممکن است احساس کنند که تشویق کردن اقتدار آن‌ها را تضعیف می‌کند. اما برعکس، پاداش به افراد انگیزه می‌دهد تا به موفقیت‌های بیشتری برسند و به ایجاد وفاداری افراد شرکت کمک می‌کند. باید در نظر داشته باشید که در مدیریت کسب و کار دریافت پاداش می‌تواند به راندمان کاری مفید افراد کمک زیادی کند

.شناخت-کارمندان

3. آسیب پذیر نباشید و به موقع نیازها را برطرف کنید.

هر نوع مدیریت کسب و کار، برای خود نسبت به فضای بازار شکلی آسیب‌پذیر دارد. دقت داشته باشید که مدیریت کسب و کار یک روش علمی برای پیشبرد اهداف مالی و تجاری است. باید تمامی کارمندان خود را به خوبی بشناسید و به نیازهایشان آگاه باشید. با دانش این اطلاعات شما به راحتی می‌توانید ابراز کار شادمانی و انگیزه‌ی آن‌ها را به دست آورده و در نهایت در مسیر کاری خود از آن‌ها استفاده کنید.

برای مثال اگر کارمندی درگیر جور کردن مبلغی برای کاری مهم است، شما می‌توانید به او مسئولیتی دهید تا بتواند آن مبلغ را از سیستم کاری شما و در زمان کوتاه‌تر دریافت کند. در این شرایط، هم شما کارهای خود را بهتر پیش برده‌اید و هم او از دستمزدی که گرفته راضی خواهد بود. شما هیچ پول اضافی خرج نکرده‌اید اما نشان دادید که نیازهای سیستم خود را می‌دانید و به آن‌ها پاسخی مناسب و سودمند می‌دهید. این موضوع یکی از روش‌های مهم در مدیریت کسب و کار است.

4. متعهد بمانید.

وقتی اعضای تیم به یکدیگر اعتماد ندارند، زمان زیادی را به اجتناب از درگیری اختصاص می‌دهند تا اینکه نظرات واقعی خود را بیان کنند و برای یافتن نقاط مشترک تلاش کنند. در این شرایط حالتی از ابهام همیشگی در کار به وجود می‌آید که در آن اهداف و استراتژی‌های مشخص کاری، مد نظر افراد نیست. لنسیونی این عدم تعهد را “سومین اختلال عملکرد تیم” نام‌گذاری کرده است. این موضوع می‌تواند به تصمیم‌گیری ضعیف منجر شود و درنهایت بهره‌وری سیستم شما را تا حد زیادی دچار اختلال کند. باید تمامی تلاش خود را انجام دهید که افراد و کارمندان تحت حمایت شما از دستورتان به درستی پیروی کنند و از هر گونه جدل با یکدیگر بپرهیزند. متعهد ماندن را نیز می‌توان یکی از ارکان مهم در مدیریت کسب و کار دانست.

5. وضوح بیشتری در کار خود داشته باشید.

برای داشتن بهترین مدیریت کسب و کار ابتدا باید برای هدف اصلی شفاف سازی کاملی صورت بگیرد. شاید جالب باشد که بدانید مشكل بسیاری از شركت‌ها عدم همسویی مدیران است. اینگونه مدیران یا برای تحقق چشم‌انداز شركت از كار می‌ایستند و یا هرگز نمی‌فهمیدند كه این چشم‌انداز چیست؟ لنسیونی اشاره می‌کند که شرکت باید با پرسیدن شش پرسش اساسی تمام تفکر خود را به پاسخ‌های این پرسش‌ها معطوف کرده و در نهایت برای رسیدن به جواب آن‌ها تلاش کند.

  • چگونه رفتار می‌کنید؟
  • چه کارهایی برای رسیدن به خواسته‌هایمان انجام دهیم؟
  • چگونه موفق خواهیم شد؟
  • چه چیزی در حال حاضر مهم‌ترین است؟
  • چه کسی باید چه کاری انجام دهد؟
  • ما چه سازمان یا نهادی هستیم؟

تمامی این پرسش‌ها می‌توانند در نهایت بر روی تصمیم‌های یک مدیر تأثیر بگذارند و شکل اصلی مدیریت کسب و کار را تعیین کنند. بهتر است بدانید که بدون شفافیت کامل هیچ‌گاه به خواسته‌های فردی و گروهی خود در هیچ کاری نخواهید رسید. پس قبل از هر چیز باید استراتژی خود را درست بر مبنای شفاف‌ترین اهداف پایه‌گذاری کنید.

مدیریت کسب و کار
نظم‌پذیری خود یک فرهنگ کاری است.

6. انسجام فرهنگی ایجاد کنید.

مدیریت کسب و کار یک نوع فرهنگ سازی کاری محسوب می‌شود. در این بخش “فرهنگ” به وضعیت اقتصادی-اجتماعی یا قومیت اشاره نمی‌کند. بلکه به معنای احساس ارزش‌های مشترک است که با سطح مناسب تعامل منجر به توسعه نتایج تولیدی و کارآمد می‌شود. استخدام‌های جدید براساس همسویی با ارزش‌های اصلی شرکت و چشم انداز آن، می‌تواند یک روش مدیریت خوب تجارت به شمار برود. زیرا کارگرانی با ارزش‌های مشترک، اعضای خوب یک تیم را تشکیل می‌دهند. تنوع نژاد‌، جنسیت و وضعیت اقتصادی و اجتماعی امری مثبت است زیرا بینش جمعی را افزایش می‌دهد و می‌توان از تمامی افکار برای رسیدن به یک هدف واحد استفاده کرد. پس باید توجه داشته باشید که از این ارزش‌ها باید در جهت پیشرفت استفاده شود نه سقوط یک مجموعه کاری.

7. بر تلاش تیمی تمرکز کنید.

تلاش تیمی شاید بزرگترین و مهم‌ترین عنصر برای رسیدن به جایگاه مناسب در هر کاری باشد. تلاش تیمی همچنین هسته‌ی مرکزی مدیریت کسب و کار می‌باشد. اگر تمرکز افراد و پرسنل خود را بتوانید بر روی کار متوجه کنید خواهید دید که پتانسیل عظیمی را در اختیار دارید. قطعا با تلاش تیمی می‌توانید با نظم‌های مداوم به تمامی خواسته‌های تجاری و اقتصادی خود برسید. لازمه‌ی این کار چیدمان درست وظایف و البته مدیریت صحیح منابع است.

8. جلسات منظم برگزار کنید.

لنسیونی این نکته را در مورد اهمیت جلسات برای موفقیت یک شرکت گفته است: “هیچ اقدام، فعالیت یا روندی برای ایجاد یک سازمان سالم، بیشتر از جلسه، مهم و کارآمد نیست.” وی پیشنهاد می‌کند که برای موفق شدن در مدیریت کسب و کار باید اقدامات زیر را انجام داد:

  • جلسات جداگانه‌ای برای برنامه ریزی تاکتیکی و استراتژیک کسب و کار ایجاد کنید.
  • یک روش تاکتیکی را به درستی ارزش گذاری کرده و آن را انجام دهید.
  • دقت کنید پس از اینکه تیم پیشرفت خود را در برابر اهداف اصلی بررسی کرد زمان کافی برای شفاف سازی‌، بحث و حل و فصل مسائل اصلی اختصاص داده شده باشد. در این صورت جلسه با یک جمع‌بندی مناسب به پایان می‌رسد.
  • برای بررسی آنچه در صنعت، شرکت و تیم اتفاق می‌افتد، هر سه ماه یک بار در خارج از دفتر جلسه داشته باشید.

در مدیریت اقتصادی باید در کنار علم از تجربۀ دیگر شرکت‌ها یا مدیران هم استفاده کرد.

برای موفقیت در یک زمینه‌ی رقابتی مانند مدیریت بازرگانی‌، باید قبل از اینکه بتوانید تأثیر معنادار بر سازمانی که نماینده آن هستید داشته باشید، باید نسبت به خود وفادار بمانید. در نهایت‌، بهترین روش‌ها بر ایجاد ارتباطات معتبر بین شما و کارمندان ارشد و کل شرکت تمرکز دارند.

9. رقبای خود را بشناسید.

برای داشتن یک مدیریت کسب و کار موفق باید رقبای خود را بشناسید. باید بر روند کاری رقبای خود اشراف کامل داشته باشید. بهتر است تمامی محصولات یا خدمات مشترک‌تان با رقیب را صادقانه ارزیابی کنید. اگر در قسمتی از رقیب خود عقب افتاده‌اید باید آن را با تلاش بیشتر جبران کنید. بهترین‌ها در بازار را جستجو کرده و سعی کنید استراتژی‌های برند‌های معروف را مطالعه کنید. این کار می‌تواند تا حد زیادی شما را به داشتن دیدی بازتر کمک کند. در ضمن شما با شناخت رقبای خود می‌توانید نقاط ضعف محصول، خدمات یا سازمان خود را شناخته و در سیستم خود آن‌ها را بهبود ببخشید. از طرفی با شناخت بهتر رقبا می‌توانید مشتری‌های بازار را هم شناخته و بر نیاز‌های دیگر آن هم مطلع شوید.

به یاد داشته باشید شناخت رقبا و استراتژی‌های آن‌ها درست مانند یک دانشگاه کامل می‌تواند شما را از مسائل شغل و حرفه‌ی خود مطلع کند.

مشورت، یکی از پایه‌های اصلی پیشرفت در هر شغلی محسوب می‌شود.

10. استراتژی‌هایی با مدت زمان‌های متفاوت داشته باشید.

بسیاری از افراد تصور می‌کنند باید یک هدف نهایی داشته باشند و تمام تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار ببرند. این موضوع تا حدی درست است اما با چند نکته‌ی بسیار متفاوت.

  • اول آن که هیچ کاری در یک مرحله به اوج شکوفایی نمی‌رسد.
  • دوم آن که هیچ شغلی با زمان کم به بازدهی زیاد نخواهد رسید.
  • سوم آن که افراد خبره در آزمون‌ و خطاها خبره می‌شوند.
  • چهارم آن که هیچ‌گاه نمی‌توان تنها با داشتن یک استراتژی پیروز رقابت‌های اقتصادی شد.

برای رسیدن به موفقیت‌های بزرگ نیاز است چندین مرحله از استراتژی‌های متفاوت را داشته باشید. به صورت کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت.

این روش به شما کمک می‌کند تا به هر کدام از آن‌ها به راحتی دست پیدا کرده و دیگر نگران پله‌های پیشرفت خود نباشید. چرا که در این روش هر پله پیش نیاز پلۀ بعدی در مدیریت کسب و کار محسوب می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *