رهبر استارتاپ
تعریفی که امروزه از رهبری و مدیریت یک تیم داریم، هیچ اشتراکی با تعریف کلاسیک رهبری ندارد. همانطور که با گذشت زمان تکنولوژی پیشرفت میکند، درک آدمی از علوم انسانی هم دستخوش تغییر میشود. شرکتهای موفق امروزی مانند شرکتهای موفق دهههای پیش نیستند. در اولین گام، سراغ رهبر استارتاپ رفتهایم، زیرا که رهبر استارتاپ تعیین کنندهی نهایی و نبض سازوکار شرکت است. حتماً این جمله را از علی ابن ابیطالب شنیدهاید که «مردم شبیه حاکمانشان زندگی میکنند.» اگر این دیدگاه را به رابطهی مدیر و کارکنان تعمیم دهیم، متوجه اهمیت شیوهی رهبری خواهیم شد: رهبر دیگر یک فرد نیست، یک تیم است!
5 گام ضروری برای موفقیت یک رهبر استارتاپ
در این یادداشت، به بایدهای رهبری میپردازیم. اگر میخواهید یک استارتاپ راهاندازی کنید و نیاز دارید که این حیطه را بشناسید، این مقاله به شما کمک میکند تا یک رهبر موفق برای استارتاپ خود باشید.
۱.هدفگذاری
لازمهی قدم گذاشتن در راه رسیدن به محصول استارتاپ، هدفگذاری است. رهبر استارتاپ به کمک نیروها، باید این اهداف را در سه مرحله مشخص کند.
الف) اهداف بلند مدت: استارتاپ در منتهای تلاش خود به چه چیزی میخواهد برسد؟ بزرگترین رویایی که به دنبال تحققش هستید، چیست؟
ب)اهداف سالانه: در یک سال آینده چقدر از رویای شما محقق میشود؟ برنامهی یک سال آیندهتان برای نزدیک شدن(یا رسیدن) به هدف چیست؟ ممکن است هدف شما بزرگتر از آن باشد که در طی یک سال بتوانید به آن برسید، بنابراین باید مسیرِ پلکانیِ رسیدن به هدف را ترسیم کنید و مشخص کنید که در هر سال کجای این پلکان باید بایستید.
ج)اهداف فصلی: در این بخش اهداف را خرد میکنید و مشخص میکنید که در هر فصل، چه کارهایی باید انجام شده باشند. وجود برنامهی فصلی، ماهانه و هفتگی به انجام امور نظم میدهد. بعضی اوقات احساس میکنید کارها آنقدر زیادند که از پس انجام آن برنمیآیید، اما وقتی برنامهی هفتگی، ماهانه و فصلی تنظیم کنید و به آن پایبند باشید، متوجه خواهید شد که از پس رویارویی با غولهای بزرگ هم برمیآیید! شکسته شدن اهداف بلند مدت در ظرف زمانی کوچکتر، ترس شما را از ناتوانیِ برداشتن گام بلند برطرف میکند.
۲.شناخت بازار هدف و نظارت بر بازاریابی
شناخت بازار هدف، لازمهی تولید محصول استارتاپ است. درواقع فقدانهای بازار هدف بوده که شما را به ساخت محصولِ مورد نظر وا داشته است. شما متوجه خلأ یک محصول خاص در زمینهی خاص شدهاید و تصمیم گرفتهاید محصولی بسازید که آن خلأ را برطرف کند. بنابراین شما باید پیش از تولید محصول استارتاپ، بازار هدف را شناخته باشید. برای عرضهی محصول استارتاپ شما نیازمند آن هستید که راههای ارتباط با بازار هدف را شناسایی کنید. بعد از آن که بازار هدف را به خوبی شناختید باید بازاریابی محصول را متناسب با شیوهی همان بازار آغاز کنید. یک رهبر موفق استارتاپ، نقش ناظم یا سرمایهگذار را در استارتاپ ندارد، او باید از جزئیات بازاریابی باخبر باشد و تیم را در جهت رشد هدایت کند.
۳.مدیریت مالی و بودجهبندی
بودجهبندی توسط رهبر استارتاپ صورت میگیرد. به غیر از تیمِ امور مالی و حسابداری، مدیر باید در جریان ریزِ امور مالی قرار بگیرد. در بعضی استارتاپهای کوچک، امور مالی را خودِ مدیر در دست دارد و در این صورت دیگر نیاز به هماهنگی نیست. رهبر استارتاپ باید برآورد سالانهی مخارج و بودجه را داشته باشد. کلیهی هزینهها مانند حقوق کارکنان، خرید و مصرف تجهیزات، فضای کار و… باید به صورت تقریبی مشخص شود و با میزان بودجهی اولیه و درآمدِ سالانه تناسب داشته باشد.
برای مثال هر شرکت باید تعداد نیروی انسانی را بر اساس بودجهاش مشخص کند. شرکتی که توان پوشش مالی نیروی زیادی را ندارد، نباید برای تسریع کار، خارج از بودجهاش نیرو استخدام کند، یا وقتی سود سالانه آنقدر زیاد نیست که کفاف خرید وسایل غیرضروری را بدهد، به خرید تجهیزات ضروری اکتفا کنید. برعکس آن هم وجود دارد. وقتی میتوانید نیروی بیشتری استخدام کنید تا فرآیند انجام امور تسریع شود، به نیروهای کم اکتفا نکنید؛ زیرا سود سالانه میزان بیشتری از حقوق نیروها را به شما برمیگرداند. خلاصه که دخل و خرجتان را با هم بسنجید. یک استارتاپ میتواند با مدیریت مالی درست به پیشرفت و سود قابل توجهی برسد. همچنین یک استارتاپ با ایده و محصولِ باکیفیت میتواند به دلیل عدم مدیریت مالی، افق روشن خود را کور کند. نوشتن و برنامهریزی روی کاغذ، ذهن شما را از اوهامِ اعداد بیرون میآورد و شفافتر میکند.
۴.مدیریت بحران؛ قدرت مواجهه با چالشها
چالش، همراهِ همیشگیِ استارتاپ است. مگر نه که شما استارتاپ را به دلیلِ چالشی بودن آن راهاندازی کردهاید؟ از آنجایی که استارتاپ نوآورانه و نوپاست، مسائل زیادی برای شما پیش میآید که تا به حال آن را تجربه نکردهاید اما در عین حال برای مواجهه با آن باید بهترین تصمیم را بگیرید. بنابراین یک رهبر موفق استارتاپ، باید هوشِ مواجهه با مشکلاتِ تازه را داشته باشد و بتواند در لحظه، بحران را مدیریت کند.
این چالشها بسیار متنوع هستند. از چالشهای نوسان قیمت ارز گرفته تا اتفاقات غیرمنتظره بر سر راه تولید، مشکلات درونتیمی، غیرپیشبینی بودنِ واکنشِ بازار هدف و… شما در برابر چالشهای گوناگونی قرار میگیرید که انتظار میرود بهترین واکنش را در برابر آن داشته باشید. از آنجایی که این چالشها برای شما هم غیرمنتظره هستند، مطالعهی پیشاپیش، تحقیق دربارهی رقبا و… در لحظهی بحران، چراغِ راه شما خواهد بود. فراموش نکنید که یک رهبر کاریزماتیک، توانایی خود را در بحرانها ثابت میکند.
۵.فراهم کردن بستر شکوفایی تیم
استارتاپ رابطهی ویژهای با شکوفایی دارد. رهبر استارتاپ باید نیروها را در جای درست خود قرار دهد تا تواناییهای آنها در مسیر شکوفایی باشد. برای مثال، فردی با تواناییهای هنرهای تجسمی برای دفترداری مناسب نیست؛ او را به عنوان طراح و گرافیست استخدام کنید. آنوقت خواهید دید که بازدهی بیشتری برای شما دارد؛ همینطور خود او هم احساس مفید بودن میکند و ماندگاریاش بیشتر میشود. اگر نیروها در جای درست خود قرار نگیرند، بعد از مدتی تیم را ترک میکنند و شما با مشکل رفت و آمد نیروها مواجه میشوید.
شکوفایی نیروها در مسیر شغلیشان، شکوفایی استارتاپ است. رهبر استارتاپ باید بستر رشد نیروها را فراهم کند. به آنها فرصت مطالعه بدهد و نتیجه را از آنها بخواهد. شرکت در کلاسهای آموزشی هم باید جزو برنامههای همیشگی یک استارتاپ باشد تا دانش تیم متوقف نشود.
سیستم پاداشدهی یکی از راههای دیگری است که نیروها را در مسیر رشد قرار میدهد. وقتی کارکنان شما بفهمند که موفقیت پروژهها موفقیت آنهاست، بیشتر تلاش خواهند کرد. برای مثال شرکتی که سالانه سود میلیاردی دارد اما بالا و پایین شدن این سود هیچ تأثیری در افزایش حقوق و پاداش کارکنان ندارد، حتماً در درازمدت دچار افول یا ترک نیرو خواهد شد. زمانی که نیروهای باتجربه راضی نباشند یا تیم را ترک کنند، استارتاپ رفته رفته شکست میخورد؛ در این مسئله شک نکنید.
0 دیدگاه on رهبر استارتاپ موفق و ۵ گام ضروری برای رسیدن به اهداف کسب و کار